ماهنامه علمی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
اطلاعات مقاله
ماهنامه علمی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب) شماره 84

سال : 16
شماره : 2
شماره پی در پی : 84

ماهنامه علمی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
سال 16، شماره 2، ، شماره پی در پی 84

مطالعه شخصیت‌پردازی در منظومه های لیلی و مجنون و خسرو و شیرین امیرخسرو دهلوی و نامی اصفهانی با تأکید بر نظریۀ ساختارگرایی پراپ

صفحه (95 - 117)
ملیحه مظفری‌خواه ، ابوالقاسم قوام (نویسنده مسئول)، حسن ذوالفقاری
تاریخ دریافت مقاله : فروردین 1401
تاریخ پذیرش قطعی مقاله : تیر 1401

چکیده

زمینه و هدف: لیلی و مجنون و خسرو و شیرین داستانهای معروفی هستند که شاعران بسیاری آنها را به نظم کشیده اند. امیرخسرو دهلوی و نامی اصفهانی از سرایندگانی هستند که این دو داستان را با توجه به شرایط زمانی و مکانی خود به نظم کشیده و نسبت به داستان اصلی در سروده نظامی، دگرگونیهایی در آن ایجاد کرده اند. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شخصیت‌پردازی این منظومه ها براساس نظریه پراپ و مقایسه شخیصتهای کلیدی با یکدیگر است.

روش مطالعه: روش مطالعه توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای منابع کتابخانه ای با توجه به نظریه شخصیت پردازی پراپ است.

یافته ها: خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از منظر شخصیت تابع شرایط روزگار خود هستند و سرایندگان با ایجاد تغییراتی اندک در داستان، شخصیتهای مشابهی را آفریده اند. در این چهار منظومه اصل داستان ثابت است و تنها برخی عناصر داستان جابجا یا کم و زیاد شده اند. معرفی شخصیتها بیشتر ازطریق توصیف مستقیم، کنشهای شخصیتها و گفتگو انجام شده است.

نتیجه گیری: خسرو و قیس قهرمانانی هستند که دربرابر خود رقبا و موانعی دارند. عامل انگیزنده خسرو در منظومه امیرخسرو، شاپور و در منظومه نامی، حکیمان سخن سنج هستند که نقش اعزام گر دارند. در هر دو منظومه شاپور و نکیسا و باربد بعنوان یاریگر محسوب میشوند، ولی اعزام گر قیس، نیروی درونی خود اوست و یاریگران او نیز عملاً نمیتوانند کمکی کنند و موانع، قدرت بیشتری دارند. در منظومه های خسرو و شیرین، شخصیت شریر وجود دارد ولی در منظومه های لیلی و مجنون، شریر به آن معنا نیست و تنها موانع وجود دارند. شخصیت زنان در این چهار منظومه از نظر اخلاقی قابل‌قبولتر توصیف شده و آنها را در قبال مشکلات و غم عشق استوارتر نشان داده است و از میان شخصیتهای مرد تنها خسرو دارای ویژگیهای منفی هوسبازی میباشد و در منظومه نامی اقتدار کمتری دارد و دربرابر عشق شیرین صبوری نمیکند. مجنون نیز در قبال غم عشق بی‌اختیار و ضعیف است و قادر به تحمل آن نیست و جان خود را از دست میدهد. امیرخسرو و نامی، بنابر شرایط زندگی خود، به لیلی آزادی عمل بیشتری داده و لیلی و مجنون را با روابط بیشتری توصیف کرده اند.

کلمات کلیدی
خسرو و شیرین , لیلی و مجنون , امیرخسرو دهلوی , نامی اصفهانی , شخصیت , پراپ.

فهرست منابع
  • بی‌نیاز، فتح‌الله. (1392). درآمدی بر داستان‌نویسی و روایت‌شناسی. تهران: افراز.
  • پراپ، ولادیمیر. (1368). ریخت‌شناسی قصه های پریان. ترجمۀ فریدون بدره ای. تهران: توس.
  • تولان، مایکل. (1393). روایت‌شناسی، درآمدی بر زبان‌شناختی-انتقادی. ترجمۀ فاطمه علوی و فاطمه نعمتی. تهران: مهر.
  • ثروت، منصور. (1370). یادگار گنبد دوار. تهران: امیرکبیر.
  • خدیش، پگاه. (1387). ریخت‌شناسی افسانه های جادویی. تهران: علمی و فرهنگی.
  • دهلوی، امیرخسرو. (1362). خمسه امیرخسرو دهلوی. تصحیح امیر احمد اشرفی. تهران: شقایق.
  • ریکور، پل. (1384). زمان و حکایت. ترجمۀ مهشید نونهالی. تهران: گام نو.
  • ستاری، جلال. (1366). حالات عشق مجنون. تهران: توس.
  • سعیدی سیرجانی، اکبر. (1367). سیمای دو زن. تهران: نو.
  • صبور، داریوش. (1349). عشق و عرفان. تهران: زوار.
  • عباسی، علی. (1393). روایت‌شناسی کاربردی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
  • عبداللهیان، حمید. (1381). شخصیت و شخصیت‌پردازی در داستان معاصر. تهران: سمت.
  • فتاحی نیشابوری، محمدبن ‌یحیی سیبک. (1386). حسن و دل. تصحیح حسن ذوالفقاری و پرویز ارسطو. تهران: چشمه.
  • فولادی تالاری، خیام. (1377). عناصر داستانی علمی ـ تخیلی. تهران: نشر نی.
  • کراچوکفسکی، ایگنائی پولتانویچ. (1391). لیلی و مجنون. پژوهشی در ریشه های تاریخی و اجتماعی داستان. به انضمام تلخیص و شرح لیلی و مجنون نظامی. ترجمۀ کامل احمدنژاد. تهران: کتاب آمه.
  • مارتین، والاس. (1382). نظریه های روایت. ترجمۀ محمد شهبا. تهران: هرمس.
  • مدی، ارژنگ. (1371). عشق در ادب فارسی از آغاز تا قرن ششم. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
  • میرصادقی، جمال. (1380). عناصر داستان. تهران: سخن.
  • نامی اصفهانی، محمدصادق. (1393). نامۀ نامی. تصحیح راویه کرد افشاری، وجیهه کرم‌پسندی، و نسرین رستمی تهرانی. مقدمۀ حسن ذوالفقاری. تهران: سخنوران.
  • یونگ، کارل گوستاو. (1383). انسان و سمبولهایش. ترجمۀ محمد سلطانیه. تهران: جامی.