- تعداد نمایش : 442
- تعداد دانلود : 183
- آدرس کوتاه شده مقاله: https://bahareadab.com/article_id/1386
- کد doi مقاله: Doi: 10.22034/bahareadab.2023 .15 .6731
ماهنامه علمی سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)
سال 15،
شماره 11،
،
شماره پی در پی 81
جامعه شناسی گونۀ غالب جماعت و صفات بارز ایشان در مثنوی مولوی
صفحه
(149
- 167)
وحید رحمانی خلیلی ، پرویندخت مشهور (نویسنده مسئول)، سیدحسین سیدی ، اکبر شعبانی
تاریخ دریافت مقاله
: بهمن 1400
تاریخ پذیرش قطعی مقاله
: اردیبهشت 1401
چکیده
زمینه و هدف: اساسیترین عنصر برای شکلگیری جامعه، انسانها هستند و بررسی متون ادبی برای کشف چگونگی نگرش شاعر به انسانهایی که در اطراف او زندگی میکنند، مسئله ای مهم است و در این بستر، صفات بارز مردم که موجب قرار گرفتن ایشان در گونه های مختلف جماعتهای جامعه شناسانه میشود، از بنیادیترین مسائل است. هدف این تحقیق، بررسی مثنوی معنوی و تعیین گونه های جماعت انسانهاست که شامل نمایشی، فعّال، آشوبگر، شنونده-تماشاچی، شورشی، هراسان، و عامّه میشود؛ همچنین تعیین گونۀ غالب جماعت و صفات بارز آن.
روش مطالعه: داده های این جستار از مطالعه در منابع کتابخانه ای حاصل شده و داده های مزبور به روش توصیف، تحلیل و مقایسه بررسی میشود. نظریّۀ کلّی تحقیق تحلیل محتواست و زیرساخت نظری مباحث جامعه شناسی را آرای کوئن فراهم آورده است. پیکرۀ متنی این پژوهش از استقصای تام مثنوی برای استخراج شواهد شعری که در آنها کلمات «جماعت»، «مردم» و «خلق» در معنای اجتماع انسانها به کار رفته است، شکل میگیرد.
یافته ها: تقریباً در دو درصد ابیات مثنوی اظهارنظر شاعر درمورد «جماعات انسانی» آمده است. از منظر کمّی، کلمۀ «خلق» بیش از «مردم» و «جماعت» مورداستفادۀ مولوی قرار گرفته است. در مثنوی، پربسامدترین انواع جماعت بر اساس کاربرد کلمۀ «جماعت» ابتدا نمایشی و سپس عامّه است و بارزترین صفت «جماعت» نمازگزار بودن آنهاست. پربسامدترین نوع جماعت براساس کلمۀ «مردم» نوع عامّه و بارزترین صفت ایشان تماشاچی و شنونده یعنی منفعل بودن است. پربسامدترین نوع جماعت بر پایۀ کاربرد کلمۀ «خلق» نیز عامّه است و بارزترین صفت «خلق» گوناگونی آنهاست.
نتیجه گیری: نزد مولوی، گونۀ غالب جماعت نوع «عامّه» است و گذشته از برخی شواهد معدود، عامّۀ مردم با صفاتی منفی توصیف میشوند. این رویکرد زمینه ای قرآنی نیز دارد.
کلمات کلیدی
مثنوی مولوی
, جامعه شناسی
, جماعت
, مردم
, خلق
- قرآن کریم. (1388)، ترجمۀ ناصر مکارم شیرازی، قم: نشتا.
- بیهقی، ابوالفضل محمّدبن حسین. (1373)، تاریخ بیهقی، با معنی واژه ها و شرح بیتها و جمله های دشوار و امثال و حکم و برخی نکته های دستوری و ادبی، به کوشش خلیل خطیب رهبر، چاپ15، تهران: مهتاب.
- دهخدا، علیاکبر. (1377)، لغتنامه، به اهتمام محمّد معین، چاپ2، تهران: دانشگاه تهران.
- روحالامینی، محمود. (1377)، مبانی انسانشناسی: گرد شهر با چراغ، تهران: عطّار.
- شهیدی، سیّدجعفر. (1380)، شرح مثنوی، تهران: علمی و فرهنگی.
- مولوی، جلالالدّین. (1370)، مثنوی معنوی، به اهتمام رینولد الین نیکلسون، چاپ8، تهران: مولی.
- نصرتی، مهرداد. (1391)، مقدّمات فرانقد ادبی، کرمان: مؤلّف.