%0 Journal Article %T بررسی نشانه شناسی روایی در مرگ رنگ سهراب سپهری براساس نظریۀ مایکل ریفاتر %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Somayeh Abdollahian %A atemeh Modarresi %D 2025 %\ 2024/09/04 %N 108 %V 18 %P 135-156 %K Sign %K Narrative Semiotics %K Michael Rifater %K Sohrab Sepehri %K The Death of Color %X زمینه و هدف: منظور از نشانه شناسی روایی در شعر، دریافت روایت شعر براساس نشانه های موجود در شعر است از نظریه پردازانِ بزرگی که به بحث نشانه شناسی روایی پرداختند، مایکل ریفاتر است که هدفش تعیین یک چارچوب منسجم برای خوانش دقیق متن و گذر از معنای سطحی و دریافت رمزینه ها بود. مراحل نظریۀ وی : خوانش اولیه و خوانش اکتشافی. خوانش اکتشافی خود شامل تشخیص دلالتها یعنی ترکیبهای نامأنوس، منظومه توصیفی و هیپوگرام است. روشها: مقاله حاضر بر آن است که دریافتهای نهفته در دفتر مرگ رنگ سپهری را با توجه به نظریۀ نشانه ‌شناسی روایی ریفاتر بررسی و تحلیل کند. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده ها با استفاده از فیش نویسی و مطالعۀ منابع مرتبط گرد آوری میشوند و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل خواهند شد. یافته ها: از آنجا که سهراب سپهری از شاعرانی است که اشعارش نمادین است، نظریه مایکل ریفاتر میتواند به رمزگشایی از اشعار وی کمک کند که سبب حضور هرچه بیشتر خواننده در درک و دریافت مقصود نهایی شاعر و کشف رمزینه های نهفتۀ شعر میگردد. میتوان گفت شعر سهراب با الگوی ریفاتر قابل تحلیل است و ‌مهمترین عنصر، خوانش خلاق و اکتشافی مخاطب است که به دریافت معنا توسط خواننده کمک خواهد کرد. نتیجه گیری: این تحقیق نشان میدهد که سهراب شعرهای دفتر مرگ رنگ را با دیدی اجتماعی- سیاسی آغاز کرده و بتدریج از آن فاصله گرفته چراکه دلالتهای اکتشافی بیشتر حول محور سیاهی حاکم بر محیط اطراف شاعر دور میزنند. شاعر اگرچه به وجود افرادی برای رهایی از شرایط حاکم بر جامعه اذعان دارد؛ اما در نهایت ناامیدی و عدم بیداری جامعه را میپذیرد. در آخرین شعر به این نتیجه میرسد که سیاهی خیال رفتن ندارد پس بهتر است او خود شاد باشد و بیشتر به دنیای درون خود بپردازد. %U https://bahareadab.com/article_id/1795