%0 Journal Article %T بررسی سبک الگوی کنشی گرمس در ساختار روایی داستان ملکوت اثر بهرام صادقی %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Maryam Mavaddat %A Forough Kazemi %A Bahram Modarresi %D 2025 %\ 2024/03/25 %N 105 %V 17 %P 99-121 %K postmodern novel %K Malakoot %K Bahram Sadeghi %K Discourse semiotics %K Greimas action model %X زمینه و هدف: از شاخصترین ویژگیها و مؤلفه های داستان‌پردازی پسامدرن، در هم آمیخته شدن مرز میان جهان حقیقت و خیال است که بر تمامی کنشها و خط سیر روایی داستان تأثیر میگذارد. در این مقاله هدف اصلی بررسی و تحلیل کنشهای موجود در یکی از رمانهای پست مدرن معاصر با نام «ملکوت» اثر نویسنده معاصر «بهرام صادقی» بر اساس نظریه نشانه معناشناسی گفتمان آلرژیر داس گرمس زبانشناس اهل لیتوانی میباشد. روش پژوهش: روش انجام پژوهش حاضر، توصیفی ـ تحلیلی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و شیوۀ سندکاوی با محوریت نظریه نشانه معناشناسی گفتمانی گرمس میباشد. جامعۀ آماری شامل رمان ملکوت بهرام صادقی است و نمونه ها بصورت هدفمند و گزینشی انتخاب شده اند. یافته های پژوهش: ساختار روایی و کنشی رمان پست مدرنیستی ملکوت، در حقیقت تقابلی از نظام خیر و شر است که در آن پزشکی بنام دکتر حاتم بعنوان کنشگر اصلی و نماد شر مطلق و اهریمن در پی دست یافتن به سوژه ارزشی مورد نظر یعنی کشتن انسانهاست. بی‌هویتی و معناباختگی زیرساخت اصلی در لایه های باطنی این داستان جهت کنش کنشگران آن را تشکیل میدهد. نتایج پژوهش: رمان ملکوت با تأکید بر کنش دو کنشگر (فاعل) اصلی داستان یعنی دکتر حاتم و آقای م. ل شکل گرفته است. بر اساس الگوی کنشی گرمس، کنشگر فاعل برای از میان بردن انسانها بخشونت (قتل) روی آورده است. عامل اصلی روایت که در زنجیره روایی ـ میثاقی داستان شکل گرفته نبرد میان خیر و شر است. نویسنده از فضای وهم‌آلود و فراواقعی و سورئال جهت ایفای نقش کنشگران اصلی و فرعی (ساقی، شکو، آقای مودت و...) بهره گرفته است. کنشگران فرعی داستان هر یک افراد زیاده خواه و هوسبازی هستند که در پایان داستان بمرگ محکوم میشوند. %U https://bahareadab.com/article_id/1747