%0 Journal Article %T درونمایه های اجتماعی در شعر شاعران ایران و افغانستان: ملک الشعرا محمد تقی بهار و ملک الشعرا عبدالحق بیتاب %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Royda Ahmadi %A Ali Asghar Babasalar %A Ali Mohammad Moazzeni %A Roholah Hadi %D 2024 %\ 2024/01/27 %N 103 %V 17 %P 337-356 %K Comparative Literature %K King of Spring Poets %K King Poet Abdul Haq Betab %K Contemporary Poetry Afghanistan %K the poetry of the constitutional period %X زمینه و هدف: ادبیات تطبیقی به عنوان یک شاخۀ مجزا و مستقل در مطالعات ادبی، در قرن نوزدهم ظهور کرد. با توجه به همزبانی و همجواری دو ملت ایران و افغانستان، طبیعی است که شباهتها و تفاوتهایی در ادبیات معاصر این دو مشاهده شود. ایران و افغانستان، افزون بر یکسانی زبان، در حیطۀ فرهنگ و ادبیات نیز همانندیها‌ی بسیاری دارند و تاریخ تحولات اجتماعی و ادبی این دو کشور در جاهایی با هم مشابه و قابل مقایسه است. پردازش مضامین شعر، میتواند ما را با برخی زوایای شخصیت شاعر، آشنا کند. این تجلی، به مرزهای سیاسی و جغرافیایی محدود نیست، از این رو در حوزه ادبیات تطبیقی میتوان به مقایسه مضامین شاعران پرداخت تا همسانیها و ناهمسانیهای شخصیت آنان را تا اندازه ای درک نمود. باوجود مضامین یکسان در شعر برخی ازشاعران، گاه دو شاعر از دو سرزمین را از یک محیط میپنداریم. در این مقاله، کوشیده ایم به مقایسۀ اشعار دو شاعر نامدار و همعصر افغانستانی و ایرانی یعنی ملک الشعراعبدالحق بیتاب و ملک‌الشعرای بهار ازجهت درونمایها‌ی اجتماعی بپردازیم. روش ها: این پژوهش، با روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر رویکردی تطبیقی و با توجه به اجتماعیات، مطالعۀ اشعار بیتاب و بهار پرداخته و تشابهات موجود در شعر آنان را جست‌وجو کرده است. در این بررسی، بر موضوعات اجتماعی اشعار این دو شاعر تأکید شده است. یافته‏ها: طبق یافتها آنچه شاعر یا نویسنده در آثار خود میآورد، مستقیم یا غیرمستقیم بازتابی از اوضاع و احوال جامعه ای است که در آن زندگی میکند. دوران معاصر ایران و افغانستان، به علت حوادث پرفراز و نشیب و دگرگونیهای که برخاسته از ورود مدرنیته به خاورمیانه بود، تأثیری بس شگرفتر و عمیقتر از دوره های دیگر بر شاعران و ادیبان گذاشت. دورۀ مشروطه نقطۀ عطفی در تاریخ ملت ایران است. ادبیات نیز در این دوره همقدم با مشروطه‏طلبان حرکت نموده و به یاری آنها شتافته است؛ از این رو مطالعۀ اجتماعیات در ادبیات معاصر، یا بررسی ادبیات معاصر با رویکردی جامعه شناسانه، به فهم و درک اوضاع آن دوران کمک میکند. نتیجه: بر این اساس مشخص شد مفاهیمی از قبیل وطن‌دوستی، وحدت مسلمانان، عدالت، آزادی، مفهوم پیشرفت و ترقی در شعر هر دو شاعر به اشکال گوناگون بازنمایی شده است. با توجه به اینکه بیتاب، در مقایسه با بهار، کمتر ‏‏سیاسی بوده است، مفاهیم سیاسی در شعر او کمتر نمود یافته است. %U https://bahareadab.com/article_id/1724