%0 Journal Article %T سبک شناسی لایه های سه گانه در مقتل تاریخی-ادبی سرّالأسرار %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Mohammad Ebrahim Malmir %A Sahar Yosefi %D 2023 %\ 2022/10/02 %N 90 %V 16 %P 293-311 %K Style %K literary level %K Linguistic level %K intellectual level %K Maqtal Serr al-Asrar %X زمینه و هدف: سرّالأسرار، کتاب عاشورایی ارزشمندی است که در تاریخ و ادبیات فارسی مغفول مانده است. سرالأسرار نام مقتلی تاریخی-ادبی به زبان فارسی است که بعد از مرگ مؤلف، با همت پسرش به اتمام رسیده است. نویسندۀ اولِ کتاب، شیخ عبدالرحیم جلیلی کرمانشاهی از نویسندگان عالِم دورۀ ناصری است که تألیفات ارزشمند اما کمترشناخته شده ای دارد. فرزندش، آیت الله محمدهادی جلیلی، نیز از نویسندگان عالیقدر روزگار خود بود که مقتل الحسینِ پدر را به پایان رساند. از آنجا که هر یک از گونه های روایی، ویژگیهای سبکی خاص خود را دارند و بررسی سبک‌‌شناسانۀ آنها، موجب شناخت بهتر این آثار است، هدف از انجام این پژوهش ضمن معرفی این اثر تاریخی–ادبی، بررسی سه منظر زبانی، فکری و ادبی آن است. روش مطالعه: این نوشتار بر اساس مطالعات کتابخانه ای به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته ها: مقتل سرالأسرار با وجود داشتن دو نویسنده، سبک نوشتاری یکسانی دارد. با وجود عربیدانی نویسندگان، نوع روایت زبانی ساده میطلبد. از همین روی نویسنده ها ضمن نشان دادن عربیدانیشان، به ساده نویسی پایبند هستند و همین موضوع، ویژگیها و شاخصهای متفاوتی به اثر بخشیده است؛ بنابراین خوانش سبک‌شناسانۀ این اثر، شناخت روشنی از سطوح چندگانۀ آن را نیز نمایان میسازد. نتیجه گیری: این اثر، روایتی تاریخی و واقعگراست که ضمن برجستگیهای زبانی و فکری، با آمیختن به شگردهای و شیوه های بلاغی، صبغۀ ادبی نیز یافته است. نثر این کتاب، بینابین است و ویژگیهای برجستۀ زبانی واحدی در هر دو نویسنده وجود دارد. از لحاظ اندیشه با وجود وحدت فکری هر دو نویسنده، مضامینی مطرح میشود که نشان از استقلال فکری آنها نیز دارد. از منظر ادبی هم به ضرورت با شگردهای بلاغی می آمیزد و بیش از آنکه هدف زیبایی‌شناسانه داشته باشد، در خدمت روشن سازی و ترسیم فضای حوادث، شخصیتهای روایی و احساس و افکار نویسندگان است. %U https://bahareadab.com/article_id/1529