%0 Journal Article %T بررسی‌ «منِ» عاطفی در مرثیه های فارسی (با تکیه بر شاعران سده های چهارم تا هشتم) %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Sadegh Javadi %A Tahereh Sadeghi Tahsili %A Mohammad Khosravi Shakib %A Mohammad Reza Rouzbeh %D 2023 %\ 2022/03/26 %N 83 %V 16 %P 163-181 %K elegy %K emotional self %K individual self %K social self %K transcendent self %X زمینه و هدف: در تاریخ ادبیات فارسی هریک از شاعران براساس اندیشه و نگرش خاص خود، به مرثیه سرایی پرداخته و عواطف خود را در مراثی بازتاب داده اند. عنصر عاطفه در مرثیه حضوری پررنگ دارد و در ادبیات برابر با «منِ عاطفی» است و ازآنجاکه مرثیه بیانگر احساسات و عواطف انسانی است، عرصۀ مناسبی برای بازنمایی «منِ عاطفی» ایجاد میکند. با بررسی‌ منِ عاطفی در مرثیه های شاعران میتوان علاوه بر آشکار کردن اوضاع روحی و روانی آنها، به دلایل گرایش آنها به مرثیه و همچنین فضای اجتماعی پی برد. روش مطالعه: در مقاله حاضر به شیوۀ تحلیل کیفی و براساس منابع کتابخانه ای، پس از تبیین و تعریف «من عاطفی» و انواع آن از دیدگاه روان‌شناسی و ادبی، مهمترین مرثیه های مندرج در اشعار شاعران فارسی از عصر رودکی تا حافظ از نظر نوع‌ منِ عاطفی بازتاب یافته در مرثیه های آنها مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: بیشترین بسامد‌ منِ عاطفی محدود و فردی در مرثیه های درباری است؛ منِ اجتماعی در مرثیه های اجتماعی و مذهبی، و منِ متعالی در مرثیه های فلسفی دارای بیشترین بسامد است؛ در مرثیه های خانوادگی و شخصی منِ فردی و متعالی بیشترین بازتاب را دارد. نتیجه گیری: کنش عاطفی و همدلی زبان همواره برای شاعران بزرگ، اهمیت داشته است؛ چراکه در این نوع از کنش زبانی، جهتگیری و تمایل پیام بسوی «من» است. ازآنجاکه نوع ادبی مرثیه حاصل عدم انطباق ذهن شاعر با واقعیت تلخ و خصمانۀ بیرونی است، در شعر شاعران برجسته، تجلی «منِ» اجتماعی و متعالی بیشتر است؛ تحول و رشدیافتگی «منِ عاطفی» در اشعار این شاعران از تسلط آنها بر خویشتن و توجه بیشتر به عالم ملکوت و گذر از عالم خاکی خبر میدهد. %U https://bahareadab.com/article_id/1417