%0 Journal Article %T بازخوانی فرمالیستی غزلی از مولانا و تبیین تبلور اندیشۀ مولانا در زبان %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Fatemeh Rezaei %A Ahmad Amin %A Ali Mohammadi Asiabadi %D 2023 %\ 2022/04/03 %N 82 %V 15 %P 233-245 %K Rumi %K face %K meaning %K formalist critique %K sea %K boiling poetry %X زمینه و هدف: بررسی اجزا و عناصر اثر ادبی و بازیابی چگونگی پیوند آنها با ساختمان کلّی اثر، خوانشی مبتنی بر شکل (فرمالیستی) از اثر است. در چنین خوانشی است که میتوان از میزان پیوند اجزای اثر در محورهای افقی و عمودی سخن گفت. در این پژوهش شکل و ساختار غزلی از مولانا با مطلع زیر (به کمک نشانه های درون‌متنی) بازخوانی شده است: سخن که خیزد از جان ز جان حجاب کند ز گوهر و لب دریا زبان حجاب کند روش مطالعه: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که غزل شمارۀ 921 از کلیات شمس تبریزی به تصحیح بدیع‌الزمان فروزانفر را مورد بررسی قرار میدهد. یافته ها: بنمایۀ این غزل در همۀ بیتها این است که صورت، حجاب و درعین حال ابزار تجلی معناست. عالم هستی، عالم صور و معانی، بودها و نمودهاست و صور، حجاب معانیند و درعین حال معنا در صورت تجلّی میکند. برای رسیدن به معنا باید از قشر صورت گذشت. البته معنای مطلق قابل درک نیست و همواره پرده ای از پس پرده ای دیگر رخ مینماید و تنها در فنا و خاموشی است که معنا را درمیابیم. مضمون تقابل صورت و معنا و تقابل زوج واژه های مترادف آنها، در همۀ بیتهای غزل دیده میشود. نتیجه گیری: پیوندی که میان بیتهای این غزل دیده میشود، ساختاری انداموار را پدید آورده است و اندام کلی این غزل یکی از تقابلهای کلیدی صورت و معنا در اندیشۀ مولانا یعنی «موج و دریا» را در ذهن تداعی میکند. برای مولانا، محتوا ابزار تکامل صورت است و صورت مادۀ ظهور حقیقت معنا. شعر مولانا از درون او میجوشد و متناسب با نوع جوشش، قالب و صورت خود را مییابد. با همۀ این احوال نقد نو بدلیل اتکا به صورت نمیتواند نقد مناسبی برای عارفان رهیده از صور باشد. %U https://bahareadab.com/article_id/1404