%0 Journal Article %T جامعه شناسی گونۀ غالب جماعت و صفات بارز ایشان در مثنوی مولوی %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Vahid Rahmani Khalili %A Parvindokht Mashhoor %A Seyed Hossein Seyedi %A Akbar Shabani %D 2023 %\ 2022/01/21 %N 81 %V 15 %P 149-167 %K Rumi’s Mathnavi %K Sociology %K Populace %K People %K Public %X زمینه و هدف: اساسیترین عنصر برای شکلگیری جامعه، انسانها هستند و بررسی متون ادبی برای کشف چگونگی نگرش شاعر به انسانهایی که در اطراف او زندگی میکنند، مسئله ای مهم است و در این بستر، صفات بارز مردم که موجب قرار گرفتن ایشان در گونه های مختلف جماعتهای جامعه شناسانه میشود، از بنیادیترین مسائل است. هدف این تحقیق، بررسی مثنوی معنوی و تعیین گونه های جماعت انسانهاست که شامل نمایشی، فعّال، آشوبگر، شنونده-تماشاچی، شورشی، هراسان، و عامّه میشود؛ همچنین تعیین گونۀ غالب جماعت و صفات بارز آن. روش مطالعه: داده های این جستار از مطالعه در منابع کتابخانه ای حاصل شده و داده های مزبور به روش توصیف، تحلیل و مقایسه بررسی میشود. نظریّۀ کلّی تحقیق تحلیل محتواست و زیرساخت نظری مباحث جامعه شناسی را آرای کوئن فراهم آورده است. پیکرۀ متنی این پژوهش از استقصای تام مثنوی برای استخراج شواهد شعری که در آنها کلمات «جماعت»، «مردم» و «خلق» در معنای اجتماع انسانها به کار رفته است، شکل میگیرد. یافته ها: تقریباً در دو درصد ابیات مثنوی اظهارنظر شاعر درمورد «جماعات انسانی» آمده است. از منظر کمّی، کلمۀ «خلق» بیش از «مردم» و «جماعت» مورداستفادۀ مولوی قرار گرفته است. در مثنوی، پربسامدترین انواع جماعت بر اساس کاربرد کلمۀ «جماعت» ابتدا نمایشی و سپس عامّه است و بارزترین صفت «جماعت» نمازگزار بودن آنهاست. پربسامدترین نوع جماعت براساس کلمۀ «مردم» نوع عامّه و بارزترین صفت ایشان تماشاچی و شنونده یعنی منفعل بودن است. پربسامدترین نوع جماعت بر پایۀ کاربرد کلمۀ «خلق» نیز عامّه است و بارزترین صفت «خلق» گوناگونی آنهاست. نتیجه گیری: نزد مولوی، گونۀ غالب جماعت نوع «عامّه» است و گذشته از برخی شواهد معدود، عامّۀ مردم با صفاتی منفی توصیف میشوند. این رویکرد زمینه ای قرآنی نیز دارد. %U https://bahareadab.com/article_id/1386