%0 Journal Article %T نقد مدرنیستی مجموعه داستان «سمت تاریک کلمات» اثر «حسین سناپور» %J Journal of the stylistic of Persian poem and prose (JSPPP) %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A Parasto Sabahi Tashriq %A Reza Sadeghi Shahpar %A Shahrooz Jamali %D 2021 %\ 2020/09/17 %N 66 %V 14 %P 41-55 %K Modernism %K Hossein Snapour %K Narration %K Fluid flow of mind %K samte tarik kalemat. %X زمینه و هدف: مدرنیسم یکی از مهمترین مکتبهای ادبیات داستانی معاصر است. مهمترین نقطۀ افتراق و جدایی مدرنیسم از مکاتب قبلی، بویژه رئالیسم و ناتورالیسم، خزیدن در دنیای درون است. نویسندۀ مدرنیسم بجای روایت کردن رویدادهای بیرونی، تحولات روحی روانی شخصیت اصلی داستان را رصد میکند و بنمایش میگذارد و با نقض ساختار روایی خطی و با استفاده از تکنیکهایی چون سیلان روایت و تکثر راوی، روایت را به کلافی درهم‌تنیده و پیچیده از خاطرات تبدیل میکند. در این مقاله مهمترین شگردهای مدرنیستی در مجموعه داستان‌ «سمت تاریک کلمات» اثر حسین سناپور بررسی و تحلیل میشود. روش مطالعه: روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و داده ها بصورت کتابخانه ای گردآوری و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: مدرنیسم بعنوان یک طرز فکر و مکتب، با تغییر در فلسفه و محتوای ادبیات، موجب ایجاد یک دیدگاه و جهان‌بینی نوین شد و دنیای تازه ای را به انسانها معرفی کرد. نسبی دانستن واقعیت، اصالت فرد، تغییر در اصول اخلاقی و گسترش پوچ‌انگاری از برجسته ترین دیدگاههای مدرنیسم بود که به ادبیات راه یافت. علاوه ‌برآن تغییر در عناصر داستانی و شیوه های مختلف روایت، یکی دیگر از تغییرات ادبیات مدرن بود. مدرنیسم بنوبۀ خود روی نویسندگان ایرانی نیز تأثیر گذاشت و باعث بوجود آمدن آثاری در این زمینه شد. جریان داستان‌نویسی مدرن در ایران، در اواخر دهۀ شصت شکل گرفت. نتیجه گیری: در مجموعه داستان «سمت تاریک کلمات» نویسنده به گسستن نظم زمانی رویداد علاقۀ بسیاری دارد و روایت یک‌خطی در آن بندرت دیده میشود. این داستانها از تکنیکهای گوناگونی برای برهم زدن نظم و روایت خطی و علت و معلولی داستان و ایجاد گسست در داستان بهره برده اند. گسستهای روایتی گاه ازطریق نقل قول یا فصلبندی انجام میشود و گاه نتیجۀ بیماریهای روانی راوی یا سیلان ذهنی تداعی معانی اوست. گسست در راویتها گاه با استفاده از سیلان ذهنی و هذیانی، روندی تند دارد و گاه روند آن براساس تداعی معانی کند و آرام است. ابهام در این مجموعه داستان مقولۀ ظریفی است. شکل هذیانی و سیلانی داستانها، تغییرات سریع زاویۀ دید، آوردن تداعیهای ذهنی و اندیشه ها بدون مقدمه و توضیح در میان کنشها، ادغام یا اختلاط خاطرات راوی در یکدیگر و مشخص نبودن طرح روایت در میان سیل خاطرات، باعث ایجاد ابهام در داستانها شده است. %U https://bahareadab.com/article_id/1173