%0 Journal Article %T بررسی شگردهایِ روایی در فرم رمان «کوچ شامار» از فرهاد حیدری گوران با رویکرد ریزوماتیک «ژیل دلوز» %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A زاهده ترکاشوند %A قهرمان شیری %D 2024 %\ 1402/08/18 %N 101 %V 17 %P 87-104 %K رمان فارسی %K رمان پسامدرن %K کوچ شامار %K ریزوم %K دلوز %X زمینه و هدف: بررسی آثار ادبی با رویکرد ریزوماتیک از روشهای نوین در تحلیل متون ادبی است. در این رویکرد گسستهای ایجاد شده از طریق شگردهای ادبی در متن اثر واکاوی میشود تا نشان دهد که فرم بعضی آثار ادبی بر بنیادِ گسست و مرکزگریزی ایجاد شده است، و از وحدت انداموار آنگونه که در فرم آثار مدرن و رئالیستی دیده میشود، پیروی نمیکند بلکه در یک مجموعۀ گسسته از عناصر گوناگون و ناهمگون در همشینی با یکدیگر شکل میگیرد تا بیانگرِ همنشینی صداهای متفاوت و متضاد در کنار یکدیگر باشد، بی آنکه بواسطۀ یک صدای مرکزی در متن و در وحدت با آن صدا خاموشی گزیند.کوچ شامار از رمانهای پسامدرن دهۀ نود در ادبیات فارسی است. هدف از این مقاله بررسی شگردهای فرمی رمان کوچ شامار با رویکرد ریزوماتیک است تا به تحلیل فرم مرکز گریز این رمان بپردازد. روش مطالعه: این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی، رمان را با مهمترین مؤلفه های رویکرد ریزوماتیک ژیل دلوز، از نظریه پردازان پساساختارگرا بررسی کرده است. این مؤلفه ها عبارتند از: اتصال و صیرورت، چندگانگی، گسست نادلالتگر و نقشه نگاری. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان میدهد به دلیل نگاهِ متفاوت نویسنده به روایتگری و به کارگیری متفاوت شگردهای داستان نویسی مانند: چگونگی حضور راوی، شخصیت پردازی، عناصر زبانی و خُرده روایتها؛ مؤلفه های ریزومی در متن رمان گسترش یافته است. نتیجه گیری: مولفه های ریزومی در خطوط افقی و در ارتباط با یکدیگر، بدون نظمی مرکزی و با تمهیدات گوناگون، در سطح رمان منتشر شده اند و فرم رمان را در یک مجموعۀ ریزومی بدون آنکه از وحدت انداموار رمانهای رئالیستی و مدرن پیروی کند، شکل داده اند و رمان را به سوی چند صدایی سوق داده اند. %U https://bahareadab.com/article_id/1682