%0 Journal Article %T مروری بر اصل شباهت و وجه شبه در شناخت فهم استعاری از منظر لیکاف با تکیه بر استعاره های نیما یوشیج، اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A مهسا امجدی تنور %A ابراهیم اقبالی %D 2024 %\ 1402/07/28 %N 100 %V 17 %P 25-39 %K استعاره %K بلاغت سنتی %K استعاره مفهومی %K شباهت و تناظر %K شعر معاصر. %X زمینه و هدف: از دیدگاه زبانشناسی شناختی و نظریه استعارۀ مفهومی که لیکاف و جانسون برای نخستین بار آن را مطرح کردند، استعاره امری صرفاً زبانی نیست بلکه فرایندی شناختی و یکی از بنیانهای تفکر بشری است. از نظر آنان استعاره در زبان، اندیشه و فکر انسان جاری است و بر خلاف بلاغت سنتی، تنها منحصر به زبان ادبی و هنری نیست. هدف اصلی این پژوهش نقد و بررسی شناخت و فهم استعاری از دیدگاه لیکاف و جانسون بر اساس تحلیل و واکاوی مؤلفه زیرساختی استعاره یعنی وجه شبه و شباهت در مستعارمنه و مستعارله با تکیه بر شعر معاصر است. روش پژوهش: روش پژوهش در این مقاله شیوۀ توصیفی تحلیلی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و روش سندکاوی است. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخلاف نظریه لیکاف و جانسون که استعاره را مبتنی بر اصل تناظر میدانند، میتوان گفت که استعاره بر اصل شباهت استوار است و تناظرها نیز در زیرساخت خود شباهت را تقویت میکنند. نتیجه گیری: استعارۀ مفهومی نظریه ای است که در سطوح ذهنی و مفهومی میتواند بخوبی استعاره ها را تحلیل کند اما در سطح ادبی و هنری، قابلیت توجه به زیباییهای حاصل از زیرساخت تشبیهی ایجاد شده به کمک وجه شبه را ندارد چرا که استعاره جهت‌گیری یکسویه و تناظری ندارد. در این جستار با ارائه شواهد و مثالهایی از شعر معاصر در زبان فارسی این فرض را مطرح کردیم که استعاره برآیند شباهت و رابطۀ دوسویه در تناظر است. %U https://bahareadab.com/article_id/1666