%0 Journal Article %T سیر تحول در شعر فروغ از ایماژ به نماد و انطباق نظریۀ کنش متقابل بر نمادهای او %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A سوسن وحید %A محمد قادری مقدم %A رجب فخرائیان %D 2024 %\ 1402/06/02 %N 98 %V 17 %P 227-247 %K نمادگرایی %K فروغ فرخزاد %K کنش متقابل نمادین %K صور خیال %X زمینه و هدف: آدمی توانایی بالقوه برای انتقال پیام به شیوه های مختلف و مناسب را دارد و میتواند برای تعامل هوشمندانه با هر نوع مخاطب دست به نمادسازی بزند. آنگاه که شاعر به هر دلیلی قادر به صراحت زبانی نیست در یک کانال صعودی فکرش را از توصیف به تشبیه و سپس به استعاره های متنوع و سرانجام نمادسازی به پرواز در میاورد تا راهی برای ارتباط با مخاطبان و انتقال پیام خود بسازد. پژوهش حاضر در پی این هدف است که ضمن مطالعه سبک شعری و مضمون پردازی فروغ فرخزاد؛ به فرایند تکاملی شعرش و میزان بهره گیری از انواع تشبیه ها، استعاره ها و نماد ها در دوره های مختلف زندگیش دست یابد و با استفاده از نظریۀ کنش متقابل نمادین نشان دهد که تحولات دورنی و بیرونی در میزان تمایل شاعر برای بهره گیری از ظرفیت نمادها چه تاثیری داشته است. روشها: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس اسناد و منابع کتابخانه ای به بررسی سیر تکاملی سبک شعری فروغ پرداخته است. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش بیانگر آن است که آثار فروغ فرخزاد بخوبی به انعکاس مسائل اجتماعی پرداخته است. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش میتوان گفت فروغ در سه مجموعۀ شعری اول خود، از کارکرد نماد بیخبر بوده و تمایلی برای نمادسازی نداشته است؛ ولی در دو دفتر آخرش به شکل شگفت انگیزی از نمادها بهره گرفته و دست به ابداع نمادهای نو و تازه زده است. فروغ در سه دفتر اول نسبت به دو دفتر آخرش بیشتر از تشبیه ساده و توصیف بهره برده است. همچنین سه دفتر اول او بطور محدود از استعاره بهره گرفته و به مرور در دو مجموعۀ آخر به وفور از این صنعت استفاده شده است. زبان فروغ در دو دفتر آخر نمادین میشود. بصورت کلی اشعار او در دو مجموعۀ آخر به سمت و سوی تکامل پیش رفته و از ابزارهای ادبیِ بیشتر و پیچیده تری نسبت به دفاتر اول استفاده کرده است. تطبیق نمادهای فروغ با سه اصل بلومر، نشان میدهد که در کنش بر مبنای اعیان، او در اشعار خود بیشتر از اعیان طبیعی بهره جسته و اعیان انتزاعی را کمتر بکار برده است. شاعر در کنشهای اجتماعی خود، خواستار حرکت به سوی آزادی و رهایی و همچنین دادخواهی برای مظلومین بوده است. او اوضاع جامعه را با نمادها تفسیر کرده یعنی با زبان نمادینِ شعر خود سعی بر واکنش علیه جامعۀ بی تحرک داشته است و زبان شعرش، بی ارزشی زندگی در نگاه شاعر و مشکلات جامعۀ مدرن را به تصویر کشیده است. نتیجه گیری: با تحلیل مجموعۀ آثار فروغ مشخص شد که او روند بهره گیری از نماد را به شکلی آگاهانه در آثار خود گسترش داده است تا جایی که خود او هم به یک نماد خاص تبدیل شده است. او با سیر و سلوکی بی باکانه در دوره ای که تجدد و تجهر در جدال بوده اند؛ تلاش میکند از طریق نمادگرایی، عرصۀ سخن صریح را تا مرزهای ناممکن پیش ببرد. از راهنمایی های استاد ارجمندم دکتر محمد قادری مقدم زوارم سپاسگزارم. %U https://bahareadab.com/article_id/1645