%0 Journal Article %T بررسی و تحلیل استعارۀ مفهومی نور در دفتر اول مثنوی براساس نظریۀ جورج لیکاف و مارک جانسون %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A محمدزمان لاله زاری %A شبنم حاتم‌پور %A فرزانه سرخی %D 2024 %\ 1402/05/04 %N 97 %V 17 %P 225-248 %K استعارۀ مفهومی %K جانسون %K لیکاف %K مثنوی %K نور. %X زمینه و هدف: تحقیقات لیکاف و جانسون در زمینۀ استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزۀ مطالعات ادبی محدود نیست. آنها معتقدند که استعاره در تفکر ریشه دارد و یکی از مظاهر آن، زبان است. بهمین جهت استعارۀ مفهومی اصطلاحی است در زبان شناسی که به فهمیدن یک ایده یا یک حوزۀ مفهومی براساس ایده یا حوزۀ مفهومی دیگر اشاره میکند. براساس این نظریۀ استعاره معاصر، کارکردهای استعارۀ نور و خوشه ای تصویری مرتبط با آن یعنی، بینایی و شنوایی، معرفت، چراغ، خدا و ... در مثنوی بیان و مطرح شد. هدف از این پژوهش آن بوده است که استعارۀ مفهومی نور در مثنوی چگونه میتواند با نظریۀ معاصر زبان شناسی، مطابقت معنایی هدفمند داشته باشد. روشها: از اینرو در این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی استعارۀ مفهومی نور براساس نظریۀ لیکاف و جانسون در دفتر اول مثنوی بررسی گردیده است. یافته ها: مولانا در مثنوی از استعارۀ مفهومی نور بعنوان ابزار زبانی جهت گسترش معانی و مفاهیم معرفتی بهره برده است. بهمین دلیل نگارندگان، دفتر اول مثنوی را برای دریافت استعارۀ مفهومی نور بهمراه واسطه های معنایی کاویده اند و دریافته اند که شناخت در دفتر اول مثنوی یک مقولۀ معرفتی است و مولانا با این انگارۀ مفهومی که جهان ملکوت، نور مظلق است، نور محض را بمثابۀ بینایی و شنوایی و چراغ، وجود و... و نیز وسیله ای برای تبیین مقولۀ فنا و بقا بر شمرده است. نتیجه گیری: در این راستا نتایجی چشمگیر حاصل شده است و معانی متعددی از جمله نور به مثابۀ انسانی کامل، بمثابۀ خورشید، ماه، خوراک و ... بدست آمده است. و نتیجۀ کلی اینکه فرضیات استعارۀ مفهومی برای تحلیل و تبیین مقولات انتزاعی مورد نظر مولوی بستری شایسته است. %U https://bahareadab.com/article_id/1632