%0 Journal Article %T مؤلفه های طنز کارناوالی در ادبیات مشروطه با رویکردی به نظریۀ باختین %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A فهیمه شهریاری %A سیدمحمود سیدصادقی %A علی عاشوری %D 2024 %\ 1402/03/12 %N 95 %V 17 %P 207-223 %K طنز کارناوالی %K ادبیات فارسی %K عصر مشروطه. %X زمینه و هدف: تاریخ ادبیات فارسی به پیروی از تحولات سیاسی و اجتماعی، دگرگونیهای شگرفی پیدا کرده و فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. در این مسیر پرپیچ‌وخم، عصر مشروطه در عرصه های مختلف بویژه ادب فارسی تأثیر قابل توجهی داشته است. از سوی دیگر یکی از خاستگاههای اصلی طنز در ادبیات فارسی، دورۀ مشروطه است. از آنجا که ادبیات طنز با دستمایۀ کارناوالی در دورۀ مشروطه نوعی نوآوری به شمار میرود، کالبدشکافی این نوع ادبیات و بررسی ویژگیهای آن از جنبه ها و ابعاد مختلف دارای اهمیت ویژه ای است. کوششی که در این پژوهش صورت پذیرفته تحلیل و بررسی مؤلفه های طنز کارناوالی در آثار علی‌اکبر دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال است. روش مطالعه: در این تحقیق تلاش بر این بوده است که فضای کارناوالی حاکم بر آثار مشروطه با توجه به نظریۀ کارناوال باختین مورد بررسی قرار گیرد و از روش توصیفی-تحلیلی جهت دستیابی به منظور تحقیق استفاده شده است. یافته ها: باید گفت در اکثر مؤلفه های طنز کارناوالی در آثار این شاعران، مصادیق و مطالب قابل انطباق وجود دارد که نشان میدهد طنز مشروطه با نظریۀ طنز کارناوالی باختین قابل تبیین و تطبیق است. نتیجه گیری: گفتمان چندصدایی، نسبیت و در کنار هم قرار گرفتن مفاهیم متضاد، نافرمانی از قدرت حاکم، غیرمذهبی بودن، داشتن شخصیتی بهلول‌وار، گروتسک، و خندۀ کارناوالی یا خندۀ مرگ مؤلفه هایی هستند که در آثار این سه ادیب مشروطه در طنزپردازی به کار گرفته شده اند. در این میان «شخصیت بهلول‌وار» بیشترین مؤلفه در طنز کارناوالی آثار دهخداست. میرزاده عشقی نیز «نافرمانی از قدرت حاکم» را بیش از سایر مؤلفه ها به کار برده است. نسیم شمال اما «گفتمان چندصدایی» را بر دیگر مؤلفه ها ترجیح داده است. %U https://bahareadab.com/article_id/1600