%0 Journal Article %T تحلیل ریخت‌شناسی منظومۀ ویس و رامین بر اساس الگوهای ریخت‌شناسی ولادیمیر پراپ %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A زهره سرمد %D 2023 %\ 1401/10/15 %N 92 %V 16 %P 187-208 %K ویس و رامین %K ولادیمیر پراپ %K ساختار‌گرایی %K ریخت شناسی %X زمینه و هدف: فرمالیسم یکی از مکتبهای نقد ادبی است که به صورت و فرم اثر ادبی توجه دارد و در پیدایی نظریه ساختارگرایی، نقش عمده ای داشته است. بهترین حوزه جهت نظریه های فرمالیستی و ساختارگرایی، قصه های عامیانه، فولکوریک و بومی است. بنا بر دیدگاه فرمالیستی همه این قصه ها ضمن داشتن پرسوناژهای متغیر، خویشکاری، کارکرد و کنشهای محدود و مشخصی دارند. منظومۀ ویس و رامین نیز ژانر عاشقانه ای با پرسوناژهای متغیر و کنشهای مشخص است. در این مقاله سعی بر این است که نقشمایه های داستان ویس و رامین، بر اساس الگوی ساختاری ولادیمیر پراپ مورد بررسی قرار گیرد تا از این رهگذر به همسانی کنشهای شخصیتهای داستانهای عاشقانه، در صورتهای مختلف داستان پی برد. روش مطالعه: روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به طریق مطالعه، فیشبرداری و نمونه برداری از اسناد و مدارک کتابخانه ای و بانکهای اطلاعاتی است. یافته ها: منظومۀ ویس و رامین دَه تعلیق، سه ‌نقطۀ اوج و هفده کارکرد دارد. شخصیتها به دو دستۀ اصلی و فرعی تقسیم میشوند که ویس و رامین در زمرۀ شخصیتهای اصلی و موبد، شیرو، دایه، ویرو، زرد و گل جزو شخصیتهای فرعی به شمار میروند. از زاویۀ تقسیم‌بندی پراپ، هفت نقشمایه در این منظومه وجود دارد که در دو گروه شخصیتهای کنشگر و کنش‌پذیر، تقسیم میشوند. ویس و رامین، در زمرۀ کنشگران فاعلی، و موبد و گل جزو کنشگران مفعولی، قربانی و بهره ور به شمار میروند. نتیجه گیری: بر اساس الگوی ساختارگرایی ولادیمیر پراپ، میتوان به این نتیجه رسید که در داستانهای غنایی هم با وجود صورتهای مختلف و تعدد شخصیتها، خویشکاری، کارکرد و کنشها محدود و مشخص هستند. %U https://bahareadab.com/article_id/1555