%0 Journal Article %T بررسی مشابهتهای زبانی میان پندنامه های قرن پنجم هجری (دستورالملوک، سیاستنامه، قابوسنامه، نصیحه الملوک غزالی) %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A الهام پهلوان صباغ %A مهرداد چترایی عزیزآبادی %A محبوبه خراسانی %D 2023 %\ 1401/09/25 %N 92 %V 16 %P 43-65 %K مشابهتهای زبانی %K دستورالملوک %K سیاستنامه %K قابوسنامه %K نصیحهالملوک غزالی. %X زمینه و هدف: مباحث مربوط به ادبیات تعلیمی و اندیشۀ سیاسی در ایران، با تمرکز بر دورۀ اسلامی، محقق را مستقیماً به مجموعه ای از آثار ارجاع میدهد که ذیل عنوان سیاستنامه در دوره های مختلف تاریخ به نگارش درآمده اند. سیاستنامه نویسی در این دوران حاصل انباشت دوگانگی فکری فرهنگی است که از سویی بازتابی از اندیشۀ سیاسی در دوران ایران باستان و از دیگر سو با رگه هایی از اندیشۀ سیاسی اسلامی درهم ‌آمیخته است. سیاستنامه، قابوسنامه، نصیحهالملوک، و دستورالملوک که همگی در قرن پنجم هجری تألیف شده اند، پندنامه هایی شامل دستورات عملی برای هدایت و راهنمایی درباریان در امور سیاسی از عالیترین درجه یعنی پادشاه تا فروترین درجه یعنی عمال و کارگزاران است. در این تحقیق به بررسی مشابهتهای زبانی میان دستورالملوک، سیاستنامه، قابوسنامه و نصیحهالملوک غزالی پرداخته شده است. روش مطالعه: این مقاله با شیوۀ توصیفی و تحلیلی سعی دارد با رویکردی مقایسه ای، مشابهتهای زبانی این چهار متن را در دو زمینۀ آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری، و اخلاق فردی بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین این آموزه ها در چهار متن یادشده تفاوتی هست یا نه؟ یافته ها: متون چهار اثر مذکور، از نظر حکایت‌محوری، اطناب، صورتهای نشانه دار، تقسیم و ایضاح، صورتهای تأکیدی، تکرار، ترادف، تضاد/ پارادوکس، سیاقۀالاعداد و عدم استفاده از موازنه و سجع مشابهتهای زیادی دارند. نتیجه گیری: ویژگیهایی چون سادگی و روانی، استشهاد به آیات و احادیث، حکایت‌محوری، تکرار و ترادف، ساختهای متناقض، استفاده از وجه های خاص فعلی و آرایه های ادبی‌ چون ارسال‌المثل و تقسیم و ایضاح پس از ابهام بعنوان شاخصه های زبانی مشترک به خصوصیاتی قابل ‌تعمیم در این پندنامه ها بدل شده است. %U https://bahareadab.com/article_id/1548