%0 Journal Article %T بازخوانی و تحلیل نُه منظومۀ کهن عاشقانه %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A فروغ ابراهیمی گوکی %A هوشمند اسفندیارپور %A صدیقه علیپور %D 2023 %\ 1401/01/03 %N 83 %V 16 %P 17-36 %K ویژگیهای سبکی %K منظومه های کهن عاشقانه %K عشق %X زمینه و هدف: داستانهای عاشقانه، یکی از انواع غنی شعر فارسی است که پیوسته تجلیگاه احساسات لطیف و اندیشه های بکر شاعران پارسیگوی بوده است. در ادبیات فارسی داستانهای عاشقانۀ متعددی وجود دارد که در این جستار به تحلیل و مقایسۀ نُه منظومۀ عاشقانه در قرون میانی تاریخ ادبیات ایران (چهار تا شش) پرداخته میشود. این آثار شامل زال و رودابه، گشتاسب و کتایون، سودابه و سیاوش، بیژن و منیژه، وامق و عذرا، ورقه و گلشاه، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، و ویس و رامین است که از حیث جنسیت عشاق، درونمایه، منشأ پیدایش، دورۀ زمانی، اصالت روایت، فرجام، نوع عشق و بیان داستان بررسی و مقایسه میشوند. روش مطالعه: شیوه گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای بوده و تجزیه و تحلیل براساس شیوۀ تحلیل محتوا و از نوع کیفی است. در این مقاله ویژگیهای محتوایی منظومه ها بررسی شده و محور تحقیق ابیاتی است که بیشترین بسامد اشتراک سبکی را دارند و از بیان ابیات مستقل پرهیز شده است. یافته ها: در تمامی منظومه ها عشاق از نوع انسان و زن و مرد هستند. همچنین تمامی آثار دارای بیانی غیرتمثیلی میباشند. پنج داستان از نُه داستان (حدود 55 درصد) در بستری حماسی شکل گرفته و آمیخته ای از غنا و حماسه هستند. فرجامها در پنج داستان «خوش و همراه با وصال» (55 درصد)، در سه داستان «ناخوش: مرگ دو طرف» (33 درصد) و در یک داستان (11 درصد) «نامعلوم» است؛ بنابراین بسامد فرجام خوش بیشتر از فرجام ناخوش است. ازنظر منشأ پیدایش بیشترین بسامد متعلق به نوع اسطوره (پنج مورد: 55 درصد)، سپس نیمه تاریخی (دو مورد: 22 درصد)، نامعلوم (یک مورد: 11 درصد) و تخیلی (یک مورد: 11 درصد) است. ازنظر زمانی هشت داستان (88 درصد) مربوط به پیش از اسلام و یک داستان (11 درصد) مربوط به پس از اسلام است. از نظر اصالت، پنج داستان از نوع اصلی (55 درصد) و چهار داستان از نوع اقتباسی (44 درصد) هستند. از این چهار داستان، سه داستان از عربی اقتباس شده است و یک داستان (وامق و عذرا) سرچشمه ای یونانی دارد. نتیجه گیری: تمامی داستانها روایتگر عشقی زمینی هستند؛ با این تفاوت که در داستانهایی مانند لیلی و مجنون، و ورقه و گلشاه، عشق عذری و عفیف است و بسمت تمایلات آسمانی و عرفانی پیش میرود. در غالب این داستانها، مشکلات و موانع وصال دو دلداده، از نوع اختلاف خاندان، نژاد و نسب یا طایفه است. زنان در اغلب این داستانها دارای نقشی فعال بوده و گاه نیز کنشگر و آغازگر اصلی هستند. %U https://bahareadab.com/article_id/1409