%0 Journal Article %T بررسی گفتمانهای متقابل در شاهنامۀ فردوسی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A مصطفی اسلامی سنجبد %A حمیرا زمردی %D 2022 %\ 1400/06/21 %N 79 %V 15 %P 205-234 %K تقابل %K خود-دیگری %K تحلیل گفتمان انتقادی %K گفتمان %X زمینه و هدف: در شاهنامۀ فردوسی، بعنوان بزرگترین اثر حماسی ایران، همواره از تقابل سخن رفته است. با توجه به ماهیت اسطوره ای شاهنامه، اغلب مطالعات برروی این اثر، بر تقابل نیروهای خیر و شر و یا اهورا و اهریمن تمرکز داشته است. این نگرش تا اندازه ای در مطالعات شاهنامه شناسی غالب است که تمامی شخصیتهای داستان نیز بصورت نمودهای نیروهای خیر و شر معرفی میگردند. در مقالۀ حاضر عنصر تقابل در شاهنامه از زاویه ای کاملاً متفاوت مورد توجه قرار میگیرد. روش مطالعه : چارچوب نظری پژوهش حاضر تحلیل گفتمان انتقادی است. در رویکرد انتقادی، هویت در قالب تقابل «خود-دیگری» نمود پیدا میکند و طبقه بندی «خود-دیگری» بنوبۀ خود بواسطۀ وجود گفتمانهای متقابل در متن شکل میگیرد. یافته ها: با مطالعه داستانهایی از شاهنامه از منظر انتقادی دریافتیم که علت اصلی نزاع و درگیری (چه داخلی و خارجی) در داستانها، وجود گفتمانهای متقابل است که این گفتمانهای متقابل زمینۀ شکلگیری «خود-دیگری» و یا «ما – آنها» را فراهم میسازد. همچنین ازآنجاکه زبان اسطوره زبان رمز است، با نگاه انتقادی به روایات شاهنامه، ابعاد جدیدی که در زیرساخت داستانها پنهان بود بر ما روشن شد که تاکنون به آن پرداخته نشده بود. نتیجه گیری: با بررسی داستانها به خرده گفتمانهایی دست یافتیم که میتوان تمام آنان را زیر چتر گفتمانی کلان قرار داد و آن گفتمان پایبندی به ساختار درمقابل ساختارشکنی است. ساختار سیاسی- اجتماعی در ایران باستان، که نمود آن در داستانهای شاهنامه متبلور شده، همواره پایبند به سنتها و ساختارهای گذشته بوده و هرگونه ساختارشکنی به نزاع و درگیری منجر شده است. دیگر آنکه پهلوانان نمود پایبندی به سنتها و ساختارهای پیشین هستند و هرگونه تغییر و تحول در این نظام را برنمیتابند. %U https://bahareadab.com/article_id/1361