%0 Journal Article %T بررسی مؤلفه های مدرنیسم در داستانهای کوتاه محمد رحیم اخوت، ابوتراب خسروی، علی خدایی و محمد کشاورز (با تأکید بر آرای چارلز می و سوزان فرگسن) %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A مرضیه احدی %A شروین خمسه %A تراب جنگی قهرمان %D 2022 %\ 1400/03/23 %N 76 %V 15 %P 67-89 %K داستان کوتاه مدرن %K مدرنیسم %K مؤلفه های مدرنیسم %K نویسندگان معاصر ایرانی %X زمینه و هدف: مدرنیسم از جریانات مهم ادبی قرن بیستم است که بسبب برخورداری از ویژگیهای ادبی خاصّ خود از شکلهای سنّتی و تکنیکهای بیانی قدیم فاصله گرفت. شناخت و تبیین شاخصه ها و ویژگیهای مدرنیسم در داستانهای کوتاه نویسندگان معاصر ایران موضوع اصلی این پژوهش است. در این مقاله کوشیده شده با توجه به داستانهای کوتاه مدرن ابوتراب خسروی، علی خدایی، محمد کشاورز و محمّد رحیم اخوت از هریک از نویسندگان مذکور چند داستان کوتاه را از نظر کاربرد مؤلفه های مدرنیسم با توجه به آرای چارلز می و سوزان فرگسن مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. روش مطالعه: پژوهش حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوۀ پژوهش توصیفی تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعۀ موردمطالعه، مجموعه داستانهای کوتاه ابوتراب خسروی، علی خدایی، محمد کشاورز و محمدرحیم اخوت است. یافته ها: هریک از نویسندگان بخوبی توانسته اند با بهره گیری از مؤلّفه های مدرنیسم مانند کاربرد پیرنگهای حذفی و استعاری، پایان باز، توجّه به خصوصیات درونی شخصیتها، بهره گیری از درونمایه های مدرن (بیگانگی، تنهایی، انزوا و فردگرایی)، عدم قطعیت، درهم آمیختن رویا و واقعیت، بیان داستان بمنزلۀ طرحوارۀ کمینه، کاربرد شخصیتهای داستان بمثابه حالت ذهنی، توصیف ساحت خوابگونۀ داستان و... شکلی از مدرنیسم را در داستانهای خود رقم بزنند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد هرچند میزان کاربرد مؤلفه های مدرنیسم در داستانهای نویسندگان موردنظر با هم متفاوت است، مسلماً توجه خاصی که به کاربرد این مؤلفه ها در بیان داستانها شده است، زمینه های لازم را برای نگرش مدرنیستی به آنها فراهم کرده است. در داستانهای اخوت، کاربرد ویژگیهایی از قبیل انزوا و تنهایی شخصیتها، جریان سیّال ذهن و نیز شخصیت بمثابه حالت ذهنی نسبت به دیگر ویژگیها بارزتر است. در داستانهای خدایی، استفاده از پیرنگهای حذفی و استعاری، درهم آمیختن عنصر خیال و واقعیت، نمادپردازی و نیز روایت نامتوالی رویدادها نمود بیشتری دارد. در داستانهای خسروی، کاربرد نمادپردازیها، آشنایی زداییها، عدم قطعیت و نیز درهم آمیختن رؤیا و واقعیت بیشتر است. علاوه براین در داستانهای کشاورز بهره گیری از انواع پیرنگ ، بیان تنهایی و انزوای شخصیتها، طرحوارۀ کمینه، سبک و لحن غنایی و نیز عدم قطعیت نمود بیشتری دارد. %U https://bahareadab.com/article_id/1305