%0 Journal Article %T تحلیل روانشناختی غفلت و اهمالکاری از دیدگاه مولوی و نظریۀ رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی آلبرت الیس %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A صدیقه فرمانی %A فرزانه یوسف قنبری %A مریم اصفهانی اصل %A مسعود خردمندپور %D 2022 %\ 1400/03/24 %N 76 %V 15 %P 47-65 %K مولوی %K مثنوی معنوی %K غفلت %K اهمالکاری %K آلبرت الیس %K نظریۀ رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی %X زمینه و هدف: مثنوی معنوی در آموزه های ارزشمند خود به شیوۀ تمثیل، با بیان حکایات و نکات اخلاقی همواره انسان را از نگرشهای غیرمنطقی، غیرعقلانی و بیهوده که زمینه ساز اعمال ناپسند میباشند، برحذر میدارد تا هنگام بروز رنجها و ناگواریها مناسبترین راهکار را انتخاب نماید. آلبرت الیس روان‌شناس معروف نیز در نظریۀ رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی خود به دوازده باور غیرمنطقی و غیرعقلانی در ذهن اشاره دارد که اعتقاد به آنها موجب اضطراب و آشفتگیهای روحی افراد میشود. یکی از این نظریه ‌ها در مورد اهمالکاری میباشد و در پی آن است که چرا انسان تصمیمات خود را به تأخیر می‌اندازد؟ اهمالکاری تمایل به اجتناب از فعالیتها و واگذار کردنِ انجام آنها به آینده تعریف شده است. در این مقاله ضمن بررسی موضوع غفلت از دیدگاه عرفانی مولوی بعنوان یکی از عوامل رنجهای بشر و همچنین اهمالکاری که معادل روان‌شناسی این مبحث میباشد، از میان مصداقهای شیوۀ درمانی الیس در مثنوی، یک حکایت بعنوان نمونه مورد بررسی و مطابقت قرار گرفته است. روش مطالعه: این پژوهش براساس شیوه تحلیلی-توصیفی و فیش‌برداری از منابع مختلف بویژه مثنوی انجام شده است. یافته ها: در باب اهمالکاری مولانا و الیس بر این باورند که تأخیر در انجام کارها و واگذار کردن آنها به فردا و آینده بتدریج بصورت عادت ناپسند درآمده و ترک آن بسیار دشوار خواهد بود و موجب ازدست رفتن فرصتهای عمر و عدم بهره ‌مندی از مواهب زندگی خواهد شد. نتیجه گیری: مولانا از قرنها پیش و الیس هر کدام به شیوۀ خاص خود تلاش نموده اند تا انسان قدر زمان و فرصتها را قبل از آنکه دیر شود، بداند و بتواند باورهای منفی و بیهوده را در ذهن خود تغییر دهد تا گرفتار خطاهای شناختی و رفتاری نشود و به تعادل روحی و آرامش برسد. %U https://bahareadab.com/article_id/1304