%0 Journal Article %T مؤلفه های مرگ ‌اندیشی در شعر معاصر %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A فهیمه مشایخ کندسکلا %A بتول فخراسلام %A مهدی نوروز %A اکبر شعبانی %D 2022 %\ 1399/08/07 %N 71 %V 15 %P 51-66 %K مرگ %K زندگی %K شعر معاصر %K شهادت %K مرگ‌اندیشی %X زمینه و هدف: مرگ تجربه ای است که در حیطۀ دیگر تجربیات انسانی نمیگنجد. به همین دلیل انسانها دربرابر آن واکنشهای متفاوت و گاه متضادی نشان داده و داوریهای گوناگونی درباره آن نموده اند. شعر فارسی در همۀ گونه های خود، راوی احساسات و اندیشه هایی بوده- است که شاعران فارسی در مواجهه با مرگ و زندگی داشته و دارند. در این پژوهش دیدگاه، برداشت و مواجهۀ 9 تن از شاعران معاصر (شهریار، فریدون توللی، احمد شاملو، سیاوش کسرایی، نصرت رحمانی، نادر نادرپور، محمدرضا شفیعی کدکنی، حسین منزوی و قیصر امین‌پور) درمورد مرگ مورد واکاوی قرار میگیرد. روش مطالعه: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و براساس داده یابی کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان میدهد مؤلفه های مرگ‌اندیشی در اشعار این شاعران عبارتند از: مرگ‌هراسی و مرگ‌گریزی، مرگ‌ستایی و مرگ‌طلبی، برداشت عاشقانه از مرگ، مرثیه سرایی، حسرت بر ناپایداری زندگی و گذر عمر، آرزوی جاودانگی، و استفادۀ نمادین از مرگ برای انتقادهای اجتماعی و سیاسی. نتیجه گیری: بیشترین شواهد و نمونه های شعری در میان این هفت دسته، متعلق به دستۀ مرگ‌ستایی و مرگ‌طلبی است. دلایل عمدۀ مرگ‌ستایی در این اشعار رهایی از تعلقات دنیوی، امر شهادت، تسلیم در برابر مرگ، رهایی از اندوه و مشکلات زندگی، و بیهوده انگاشتن زندگی است. همچنین بیشترین پیوند میان عشق و مرگ در آثار شهریار، نصرت رحمانی، نادرپور و منزوی وجود دارد که در این میان منزوی سرآمد است. در اشعار این شاعران هر کجا که مرگ چهره ای مثبت داشته و مورد ستایش قرار گرفته است، با مفهوم مقدس شهادت پیوند خورده است و یا اینکه دلایلی معنوی و مذهبی مانند ترک تعلقات دنیوی در کار بوده است. بخشی از چهرۀ مثبت مرگ نیز در نگاه این شاعران بویژه توللی و رحمانی، به ‌دلیل بیهوده و فاقد ارزش انگاشتن زندگی و راهی برای رهایی از انبوه مشکلات روزگار است. همچنین علت اصلی ارائۀ چهرۀ منفی از مرگ، هراس از آن و حسرت بر ناپایداری زندگی است. %U https://bahareadab.com/article_id/1233