%0 Journal Article %T توصیف و تحلیل مؤلفه های «مرگ» و «تنهایی» در منظومه های عاشقانۀ فارسی %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A سیاوش درخشان نیا %A مسعود پاکدل %A سیما منصوری %A منصوره تدینی %D 2021 %\ 1399/08/12 %N 68 %V 14 %P 61-77 %K خسرو و شیرین %K لیلی و مجنون %K ویس و رامین %K تنهایی %K مرگ %K منظومۀ عاشقانه %X زمینه و هدف: در تناسب با پرداختن به مفهوم عشق و روابط عاشقانه در ادب فارسی، مؤلفه های مرگ و تنهایی نیز مطرح میشوند. شخصیت عاشق که در ادبیات فارسی به نوعی مازوخیستی و سرشار از نیاز عاشقانه و متحمل درد و رنجهای فراوان است، اغلب با تنهایی سروکار دارد و در پایان داستان یا براثر اندوه عشق میمیرد، یا خود را میکشد و یا اینکه کشته میشود. این دو مقوله، نقش مهمی نیز در روند داستانی منظومه های عاشقانه ایفا میکنند و به نوعی تجلیگاه صور خیال شاعرانه در این زمینه هستند. در پژوهش حاضر مؤلفه های مرگ و تنهایی در سه منظومۀ عاشقانۀ مهم و شاخص ادبیات فارسی، یعنی ویس و رامین از فخرالدین اسعد گرگانی، خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از نظامی گنجوی مورد بررسی قرار میگیرند. هدف از انجام این پژوهش تحلیل مؤلفه های مذکور در این منظومه ها و توصیف و تحلیل آنها با توجه به نکات روانشناسانه، داستانی، فرهنگی، ادبی و مانند آنهاست. روش مطالعه: روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای انجام میشود. یافته ها: در منظومه های عاشقانۀ فارسی، «عشق» زمینه ساز شکلگیری ابعاد گوناگون مقوله های «مرگ» و «تنهایی» میگردد. در واقع این دو مقوله ارتباط مستقیمی با فرازونشبیهای رابطۀ عاشقانه دارند. نتیجه گیری: ابعاد تنهایی در این آثار «تنهایی براثر دوری و جدایی از یار»، «تنهایی براثر خیانت یا بیوفایی یکی از طرفین رابطۀ عاشقانه»، «تنهایی خودخواسته و عزلت‌گزینی براثر ناکامی در وصال»، «ترجیح تنهایی بر وصال نامشروع» و «تنهایی براثر عشق یکطرفه» است. همچنین، ابعاد و علل مرگ در این آثار در «آرزوی مرگ هنگام جدایی یا ناکامی»، «خودکشی به ‌خاطر عشق یا مرگ معشوق»، «مرگ براثر توطئۀ رقیب در مثلث عشقی» و «مرگ براثر کهولت سن» خلاصه میشود. %U https://bahareadab.com/article_id/1199