%0 Journal Article %T احساس در مؤلفه های موسیقایی غزلیات شمس با نگاهی به زیبایی‌شناسی پدیدارشناختی %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A فریما هرسینی %A حمیرا زمردی %D 2021 %\ 1399/05/12 %N 62 %V 14 %P 197-211 %K غزلیات شمس مولانا %K زیبایی‌شناسی پدیدارشناختی %K رومن اینگاردن %K نقد ادبی %X پیشینه و اهداف: غزل یکی از پرخواننده ترین گونه های شعر فارسی است که بیانگر تجربیات و حال وهوای گویندۀ آن است. رهیافت به احساس شاعر از رهگذر این بیانیه یکی از اهداف خوانش چنین شعری است. چگونگی آشنایی با دنیای احساسی شاعر ازطریق غزل او موضوع این پژوهش است. روش مطالعه: پژوهش پیش رو مطالعه ای نظری و گردآوری اطلاعات در آن، از نوع کتابخانه ای است. نویسنده با معرفی روش زیبایی‌شناسانۀ رومن اینگاردن به بررسی غزلهای دیوان شمس مولانا جلال‌الدین پرداخته و بررسی سه غزل را برای نمونه موردنظر قرار است. یافته ها: شاعر غزلیات شمس اگرچه در دنیای حقیقی با شاعر مثنوی یکی است، احساس، جهان‌بینی و سخن او در این دو اثر از دو گونۀ کاملاً متمایز است. در مثنوی، مولانا معلمی صبور است که به بیان تعالیم خود با زبانی هرچه صریحتر میپردازد، اما در غزلیات جنس سخن او از نوع دیگری است. نتیجه گیری: بررسی زیبایی‌شناسانۀ غزلیات شمس نشان‌دهندۀ هماهنگی میان شعر و احساس شاعر آن است. مولانا در غزلیات شمس دیگر آن واعظی نیست که برای هدایت دیگران سخت تلاش میکند تا سخن خود را -به هر فن و هنر که میداند- جذاب و همه فهم کند. درواقع مولانا تنها برای بیان جهان‌بینی و شرح احساس و تجربۀ غریب و متفاوت خود لب به سخن میگشاید و اصلاً در بند این نیست که شعرش مورد تأیید یا حتی فهم دیگری قرار گیرد. شاعر این غزلیات به چنان حالی دست ‌یافته که چاره ای جز گفتن ندارد. مولانا عالمی را دریافته که اگرچه با کلمات قابل شرح نیست، جز همین کلمات نیز ابزاری برای بیان آن در اختیار ندارد؛ پس از کلام پنجره ای به دنیای خود گشوده است، تا دیگری نیز بتواند –حتی اگر در حد یک چشم ‌برهم‌ زدن هم باشد- نظری به دنیای او بیفکند. %U https://bahareadab.com/article_id/1183