%0 Journal Article %T جلوه های صبح و سحر در ادبیات منظوم ایران %J ماهنامه علمی سبک شناسی و تحلیلی متون نظم و نثر فارسی %I بهار ادب %Z 3060-5660 %A کامبیز فتحی لوشانی %A شکراله پورخالص %A خدابخش اسدالهی %D 2021 %\ 1399/05/05 %N 65 %V 14 %P 137-155 %K صبح %K سحر %K نور %K شعر فارسی %K ادبیات منظوم %X زمینه و هدف: عوامل طبیعت از دیر باز مورد توجّه بسیاری از شعرای زبان فارسی بوده است. در این میان، صبح و سحر بخاطر ظرفیتهای زیبایی شناسانه، هنری و معنایی بیش از دیگر عوامل در شعر شاعران بتصویر کشیده شده است. این پژوهش بر آن است به بررسی کاربرد این واژه ها از نظر ترکیبهای اضافی، استعاری و تصاویر شعری، در شعر شاعران بزرگ زبان فارسی تا قرن هشتم بپردازد. روش مطالعه: در این پژوهش با روش تحلیل نظری و مطالعۀ کتابخانه ای به بررسی کاربرد واژۀ صبح و سحر در ابعاد مختلف در شعر شاعران بزرگ زبان فارسی چون رودکی، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو، مسعودسعد سلمان، خیام، سنایی، انوری، خاقانی، نظامی، عطار، مولوی، و سعدی پرداخته است. یافته ها: تصویر صبح و سحر در شعر شاعران زبان فارسی، ابتدا بصورت واقع گرایانه و زیبایی شناسانه بوده ولی بعد از راهیابی عرفان به زبان شعر که سنایی آن را شروع کرد، صبح و سحر نیز بواسطۀ خلوت شبانه و زمان مکاشفات و تجلیّات عارفانه و از طرفی، قرار دادن ظرفیّت زمانی دعا و مناجات و استغفار در قرآن، بسامد بالایی در شعر عرفانی پیدا کرد. بعد از سنایی در میان شعرا خاقانی، مولوی، و حافظ بیشترین کاربرد معنایی و استعاری را با صبح و سحر بکار برده اند. نتیجه گیری: این واژه ها ابتدا بواسطۀ شعر عرفانی در زبان فارسی گسترش پیدا کرده و در نهایت هم در سطح معنایی و هم در سطح زبانی باعث گسترش واژگانی و غنای زبان فارسی شده اند تا جایی که کمتر شاعری را میتوان یافت که به تصویرسازی با این واژه نپرداخته باشد. %U https://bahareadab.com/article_id/1167